معنی فارسی fadeless
B1به معنی عدم تغییر رنگ و ماندگاری رنگها.
Not fading; remaining bright and vibrant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رنگهای پارچه بدون رنگپریدگی و زنده هستند.
مثال:
The colors of the fabric are fadeless and vibrant.
معنی(example):
او طراحیهای بدون رنگپریدگی را برای آثارش ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers fadeless designs for her artwork.
معنی فارسی کلمه fadeless
:
به معنی عدم تغییر رنگ و ماندگاری رنگها.