معنی فارسی faden
B1فادن، ساختار یا نخی که برای بافت یا پیوند اشیاء استفاده میشود.
A term used to describe a binding thread or structure in various contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
ساختار فادن در صنعت نساجی ضروری است.
مثال:
The faden structure is essential in the textile industry.
معنی(example):
در اسطورهها، فادن اغلب به عنوان یک نخ پیوندی دیده میشود.
مثال:
In mythology, the faden is often seen as a binding thread.
معنی فارسی کلمه faden
:
فادن، ساختار یا نخی که برای بافت یا پیوند اشیاء استفاده میشود.