معنی فارسی fadged
B1فادجد، به معنی تغییر یا تحریف اطلاعات برای بهبود ظاهر یا تأثیر آن است.
To alter or manipulate details for effect or improvement.
- VERB
example
معنی(example):
او جزئیات داستان را برای جذابتر کردنش تغییر داد.
مثال:
He fadged the details of the story to make it more appealing.
معنی(example):
ارائه به گونهای تغییر داده شد که مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
The presentation was fadged to impress the audience.
معنی فارسی کلمه fadged
:
فادجد، به معنی تغییر یا تحریف اطلاعات برای بهبود ظاهر یا تأثیر آن است.