معنی فارسی faithwise

B1

از نظر ایمان یا اعتقاد، به ویژه در زمینه مسائل معنوی یا دینی.

In a manner relating to faith or beliefs.

example
معنی(example):

آنها به طرز ایمانی به مشکل نزدیک شدند و به غریزه‌های خود اعتماد کردند.

مثال:

They approached the problem faithwise, trusting their instincts.

معنی(example):

از نظر ایمان، او با وجود چالش‌ها ثابت‌قدم بود.

مثال:

Faithwise, she was unwavering despite the challenges.

معنی فارسی کلمه faithwise

: معنی faithwise به فارسی

از نظر ایمان یا اعتقاد، به ویژه در زمینه مسائل معنوی یا دینی.