معنی فارسی fallals

B1

زرق و برق‌ها، اشیاء زینتی یا وزنی که غالباً برای جلب توجه استفاده می‌شوند.

Showy ornaments or trinkets, often used to attract attention.

example
معنی(example):

بازار پر از زرق و برق‌های رنگارنگ بود.

مثال:

The market was filled with colorful fallals.

معنی(example):

او چندین زرق و برق برای لباس جدیدش خرید.

مثال:

She bought several fallals for her new dress.

معنی فارسی کلمه fallals

:

زرق و برق‌ها، اشیاء زینتی یا وزنی که غالباً برای جلب توجه استفاده می‌شوند.