معنی فارسی fallback position
B1موقعیت جایگزین، گزینهای که در مواقع عدم موفقیت یا مشکل برای دسترسی به آن وجود دارد.
An alternative plan or option that can be used if the original plan fails.
- OTHER
example
معنی(example):
وقتی اوضاع بد میشود، من یک موقعیت جایگزین برای تکیه کردن دارم.
مثال:
When things go wrong, I have a fallback position to rely on.
معنی(example):
شرکت یک موقعیت جایگزین در صورت شکست پروژه دارد.
مثال:
The company has a fallback position in case the project fails.
معنی فارسی کلمه fallback position
:
موقعیت جایگزین، گزینهای که در مواقع عدم موفقیت یا مشکل برای دسترسی به آن وجود دارد.