معنی فارسی falloffs
B1کاهش، افت یا کسر در مقداری که در طول زمان یا در طی یک فرایند اتفاق میافتد.
Reduction or decrease in amount, quality, or performance.
- noun
noun
معنی(noun):
A reduction or decline.
example
معنی(example):
کاهش تولید غیرمنتظره بود.
مثال:
The falloffs in production were unexpected.
معنی(example):
چندین عامل وجود دارد که میتواند به کاهش عملکرد منجر شود.
مثال:
There are several factors that can lead to falloffs in performance.
معنی فارسی کلمه falloffs
:
کاهش، افت یا کسر در مقداری که در طول زمان یا در طی یک فرایند اتفاق میافتد.