معنی فارسی fames

B1

شهرت، شناخته شدن و احترام برای دستاوردها یا ویژگی‌های خاص.

The condition of being known or recognized by many people.

example
معنی(example):

شهرت‌های قهرمانان باستانی هنوز هم مردم را در امروز الهام می‌بخشند.

مثال:

The fames of ancient heroes still inspire people today.

معنی(example):

او از طریق تحقیقات نوآورانه خود به شهرت رسید.

مثال:

She achieved fames through her groundbreaking research.

معنی فارسی کلمه fames

: معنی fames به فارسی

شهرت، شناخته شدن و احترام برای دستاوردها یا ویژگی‌های خاص.