معنی فارسی fameworthy

B1

شایسته‌ی شهرت، اشاره به ویژگی‌هایی که کسی یا چیزی را برای معروف شدن مناسب می‌کند.

Deserving of fame or recognition.

example
معنی(example):

اجرای fameworthy او برایش چندین جایزه به ارمغان آورد.

مثال:

His fameworthy performance earned him several awards.

معنی(example):

فیلم توسط منتقدان به عنوان fameworthy شناخته شد.

مثال:

The film was considered fameworthy by critics.

معنی فارسی کلمه fameworthy

: معنی fameworthy به فارسی

شایسته‌ی شهرت، اشاره به ویژگی‌هایی که کسی یا چیزی را برای معروف شدن مناسب می‌کند.