معنی فارسی familiariser

B1

آشناکننده، کسی که موجب آشنایی دیگران با محیط یا موضوعی می‌شود.

A person or thing that makes something familiar.

example
معنی(example):

معلم به عنوان یک آشناکننده برای دانش آموزان جدید عمل کرد.

مثال:

The teacher acted as a familiariser for the new students.

معنی(example):

یک آشناکننده به افراد کمک می‌کند تا در محیط‌های جدید احساس راحتی کنند.

مثال:

A familiariser helps to make people feel comfortable in new environments.

معنی فارسی کلمه familiariser

: معنی familiariser به فارسی

آشناکننده، کسی که موجب آشنایی دیگران با محیط یا موضوعی می‌شود.