معنی فارسی fanaticise

B1

دچار جنون کردن، به نوعی غیرواقعی و افراطی به موضوعی علاقه‌مند کردن.

To make something or someone into a fanatic or an object of extreme intensity.

verb
معنی(verb):

To make into a fanatic.

معنی(verb):

To become fanatical.

example
معنی(example):

نویسنده معمولاً قهرمانان خود را در داستان‌ها دچار جنون می‌کند.

مثال:

The author tends to fanaticise his heroes in the stories.

معنی(example):

مردم گاهی در مورد شخصیت‌های تاریخی دچار جنون می‌شوند.

مثال:

People sometimes fanaticise about historical figures.

معنی فارسی کلمه fanaticise

: معنی fanaticise به فارسی

دچار جنون کردن، به نوعی غیرواقعی و افراطی به موضوعی علاقه‌مند کردن.