معنی فارسی fardh
B2فَرْض به کارهایی اشاره دارد که در دین واجب است و ترک آن مورد قضاوت قرار میگیرد.
Obligatory acts in religious contexts, particularly in Islam.
- NOUN
example
معنی(example):
نمازهای فَرْض در اسلام واجب هستند.
مثال:
Fardh prayers are obligatory in Islam.
معنی(example):
مفهوم فَرْض در مذهب اهمیت دارد.
مثال:
The concept of fardh is important in religious practices.
معنی فارسی کلمه fardh
:فَرْض به کارهایی اشاره دارد که در دین واجب است و ترک آن مورد قضاوت قرار میگیرد.