معنی فارسی fardo
B1فاردو به معنای بستهای بزرگ از کالا، مانند کاه یا پتو است که به شکل متراکم بستهبندی شده است.
A large bundle or pack of something, typically hay or textiles.
- NOUN
example
معنی(example):
کشاورز یک فاردو کاه را بر دوش خود حمل کرد.
مثال:
The farmer carried a fardo of hay on his back.
معنی(example):
او یک فاردو پتو برای زمستان خرید.
مثال:
She bought a fardo of blankets for the winter.
معنی فارسی کلمه fardo
:فاردو به معنای بستهای بزرگ از کالا، مانند کاه یا پتو است که به شکل متراکم بستهبندی شده است.