معنی فارسی farmerlike
B1کشاورزی مانند، به گونهای مرتبط با ویژگیها یا رفتارهای کشاورزانه که میتواند در فرد یا چیز دیگری مشاهده شود.
Resembling or characteristic of a farmer, often reflecting agricultural traits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ظاهر کشاورزی او یادآور دوران کودکی من بود.
مثال:
His farmerlike appearance reminded me of my childhood.
معنی(example):
ویژگیهای کشاورزی صحبت او توجه حضار را جلب کرد.
مثال:
The farmerlike qualities of his speech captivated the audience.
معنی فارسی کلمه farmerlike
:
کشاورزی مانند، به گونهای مرتبط با ویژگیها یا رفتارهای کشاورزانه که میتواند در فرد یا چیز دیگری مشاهده شود.