معنی فارسی farreate
B1فراریته کردن، به معنای گروه بندی یا دوباره تنظیم کردن اطلاعات یا برنامهها.
To rearrange or regroup materials or ideas.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند برنامههای قدیمی را برای پروژه جدید فراریته کنند.
مثال:
They decided to farreate the old plans for the new project.
معنی(example):
دادهها را فراریته کنید تا بهترین راهحل را پیدا کنید.
مثال:
Farreate the data to find the best solution.
معنی فارسی کلمه farreate
:فراریته کردن، به معنای گروه بندی یا دوباره تنظیم کردن اطلاعات یا برنامهها.