معنی فارسی fasciola

B1

فاسیولا، یک جنس از کرم های نواری است که در کبد گرگ و دیگر پستانداران زندگی می کند.

A genus of parasitic flatworms known to infect the liver of various mammals.

example
معنی(example):

فاسیولا یک جنس از کرم‌های نواری پارازیت است.

مثال:

Fasciola is a genus of parasitic flatworms.

معنی(example):

پزشکان فاسیولا را برای درک فلورهای کبدی مطالعه می‌کنند.

مثال:

Doctors study fasciola to understand liver flukes.

معنی فارسی کلمه fasciola

:

فاسیولا، یک جنس از کرم های نواری است که در کبد گرگ و دیگر پستانداران زندگی می کند.