معنی فارسی fastigious
C1فاستیژ، به معنای وسواسی و دقیق در مورد جزئیات است.
Very attentive to detail; hard to please.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت دقیق او او را در پسندیدن سخت کرده است.
مثال:
His fastidious nature made him hard to please.
معنی(example):
او در مورد ظاهرش بسیار وسواسی بود.
مثال:
She was fastidious about her appearance.
معنی فارسی کلمه fastigious
:فاستیژ، به معنای وسواسی و دقیق در مورد جزئیات است.