معنی فارسی fastuously

C2

به معنای پرزرق و برق و مجلل، چیزی که بسیار فریبنده و پیچیده است.

Characterized by extravagance or lavishness; luxurious.

example
معنی(example):

سرآشپز یک وعده غذای بسیار لوکس برای ضیافت آماده کرد.

مثال:

The chef prepared a fastuously elaborate meal for the banquet.

معنی(example):

خانه لوکس و مجلل او حسرت همه دوستانش بود.

مثال:

Her fastuously decorated home was the envy of all her friends.

معنی فارسی کلمه fastuously

: معنی fastuously به فارسی

به معنای پرزرق و برق و مجلل، چیزی که بسیار فریبنده و پیچیده است.