معنی فارسی fellowmen
B2افرادی که در یک جامعه یا گروه مشترک قرار دارند.
Men of the same kind or community, often implying brotherhood.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها به عنوان همنوع برای این هدف با هم کار کردند.
مثال:
They worked together as fellowmen for the cause.
معنی(example):
همنوعان میتوانند وقتی متحد شوند، تأثیر زیادی بگذارند.
مثال:
Fellowmen can make a great impact when united.
معنی فارسی کلمه fellowmen
:
افرادی که در یک جامعه یا گروه مشترک قرار دارند.