معنی فارسی fenagler
B2کسی که در استفاده از ترفندها و فریبها خبره است.
A person who is skilled at using cunning methods to achieve goals.
- NOUN
example
معنی(example):
فناگر کسی است که همیشه راهی برای به دست آوردن خواسته هایش پیدا میکند.
مثال:
A fenagler is someone who always finds a way to get what they want.
معنی(example):
فناگری گاهی اوقات میتواند به دردسر منجر شود.
مثال:
Being a fenagler can sometimes lead to trouble.
معنی فارسی کلمه fenagler
:
کسی که در استفاده از ترفندها و فریبها خبره است.