معنی فارسی ferrotypes

B1

تنوعی از تصاویر عکاسی شده با تکنیک فروتیپ که معمولاً بر روی صفحات فلزی ثبت می‌شوند.

Multiple photographs made using the ferrotype process.

example
معنی(example):

گالری انواع مختلفی از فروتیپ‌ها از دهه ۱۸۰۰ را به نمایش گذاشت.

مثال:

The gallery displayed various ferrotypes from the 1800s.

معنی(example):

فروتیپ‌ها در گذشته یک شکل محبوب از عکاسی بودند.

مثال:

Ferrotypes were a popular form of photography in the past.

معنی فارسی کلمه ferrotypes

: معنی ferrotypes به فارسی

تنوعی از تصاویر عکاسی شده با تکنیک فروتیپ که معمولاً بر روی صفحات فلزی ثبت می‌شوند.