معنی فارسی fieldstrip
B1قطعهقطعهکردن به معنای جداسازی یک وسیله یا ابزار به اجزای کوچکتر برای تمیز کردن یا تعمیر است.
To disassemble a firearm or machinery into its component parts for cleaning or maintenance.
- VERB
example
معنی(example):
سربازان یاد گرفتند که چگونه اسلحههای خود را برای تمیز کردن قطعهقطعه کنند.
مثال:
The soldiers learned how to fieldstrip their rifles for cleaning.
معنی(example):
او به ما نشان داد که چگونه موتور را برای نگهداری قطعهقطعه کنیم.
مثال:
He showed us how to fieldstrip the engine for maintenance.
معنی فارسی کلمه fieldstrip
:
قطعهقطعهکردن به معنای جداسازی یک وسیله یا ابزار به اجزای کوچکتر برای تمیز کردن یا تعمیر است.