معنی فارسی fieldward

B2

به سمت مزارع یا زمین‌هایی که برای کشاورزی استفاده می‌شوند اشاره دارد.

In the direction of fields; towards agricultural land.

example
معنی(example):

این مسیر به سمت زمین‌های باز پیش می‌رود.

مثال:

The path leads fieldward towards the open meadows.

معنی(example):

ما به سمت زمین‌های کشاورزی راه رفتیم.

مثال:

We walked fieldward to reach the crops.

معنی فارسی کلمه fieldward

: معنی fieldward به فارسی

به سمت مزارع یا زمین‌هایی که برای کشاورزی استفاده می‌شوند اشاره دارد.