معنی فارسی figpecker
B1پرندهای که انجیر میخورد و به انتشار دانهها کمک میکند.
A bird species recognized for feeding on figs and aiding in seed dispersal.
- NOUN
example
معنی(example):
پرندهای به نام فیگپکر به خاطر خوردن انجیر شناخته میشود.
مثال:
The figpecker is a bird known for eating figs.
معنی(example):
فیگپکرها نقش مهمی در پخش دانههای انجیر ایفا میکنند.
مثال:
Figpeckers play an important role in dispersing fig seeds.
معنی فارسی کلمه figpecker
:
پرندهای که انجیر میخورد و به انتشار دانهها کمک میکند.