معنی فارسی figureheadship

B2

رهبری نمادین، به جایگاه رهبری اشاره دارد که بیشتر جنبه یکتایی دارد و قدرت واقعی در دستان دیگری است.

The position of a leader who has no real power but serves as a symbolic representative.

example
معنی(example):

رهبری تشکیلات در اصل نمادین بود.

مثال:

The figureheadship of the organization was largely symbolic.

معنی(example):

در نقش رهبری نمادین، رهبر قدرت واقعی کمی دارد.

مثال:

In a figureheadship role, the leader has little actual power.

معنی فارسی کلمه figureheadship

: معنی figureheadship به فارسی

رهبری نمادین، به جایگاه رهبری اشاره دارد که بیشتر جنبه یکتایی دارد و قدرت واقعی در دستان دیگری است.