معنی فارسی finity

C2

محدود بودن و نداشتن بی‌نهایت.

The state of being finite or having limits.

example
معنی(example):

مفهوم محدودیت در ریاضیات بسیار مهم است.

مثال:

The concept of finity is crucial in mathematics.

معنی(example):

در فلسفه، محدودیت به محدودیت‌های وجود اشاره دارد.

مثال:

In philosophy, finity refers to the limitations of existence.

معنی فارسی کلمه finity

: معنی finity به فارسی

محدود بودن و نداشتن بی‌نهایت.