معنی فارسی finniest
B1بامزهترین، به شدت سرگرمکننده و خندهدار.
The most funny; the superlative form of funny.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن فیلم بامزهترین فیلمی بود که تا کنون دیدهام.
مثال:
That was the finniest movie I have ever seen.
معنی(example):
او در مهمانی دیشب بامزهترین داستان را گفت.
مثال:
He told the finniest story at the party last night.
معنی فارسی کلمه finniest
:
بامزهترین، به شدت سرگرمکننده و خندهدار.