معنی فارسی firesides
B1محلهایی که نزدیک به آتش قرار دارند، معمولاً در خانهها ساخته میشوند.
Places or settings near a fire, typically found in homes.
- NOUN
example
معنی(example):
کودکان کنار آتشها نشسته بودند و به صحبتهای پدربزرگ و مادربزرگشان گوش میدادند.
مثال:
The children sat by the firesides, listening to their grandparents.
معنی(example):
در زمستان، ما دوست داریم کنار آتشها جمع شویم و شکلات داغ بنوشیم.
مثال:
In winter, we love to gather by the firesides with hot chocolate.
معنی فارسی کلمه firesides
:
محلهایی که نزدیک به آتش قرار دارند، معمولاً در خانهها ساخته میشوند.