معنی فارسی fiscalism
B1حکومتی بر اساس درآمدها و هزینههای مالی؛ تمرکز بر تنظیم مالی.
An economic system that emphasizes the role of fiscal policies.
- NOUN
example
معنی(example):
مالیگرایی بر درآمد و هزینههای دولت تمرکز دارد.
مثال:
Fiscalism focuses on government revenue and expenditure.
معنی(example):
آنها اصول مالیگرایی را در جلسه مورد بحث قرار دادند.
مثال:
They discussed the principles of fiscalism in the meeting.
معنی فارسی کلمه fiscalism
:
حکومتی بر اساس درآمدها و هزینههای مالی؛ تمرکز بر تنظیم مالی.