معنی فارسی firstship

B1

سفر دریایی یا فضایی اول که یک گروه یا فرد انجام می‌دهد.

The first voyage or journey taken by a ship or spacecraft.

example
معنی(example):

اولین سفر دریایی آن‌ها تجربه‌ای به یاد ماندنی برای هر دو بود.

مثال:

Their firstship was a memorable experience for both.

معنی(example):

او اغلب به سفر دریایی اول‌شان یادآوری می‌کرد.

مثال:

He often reminisced about their firstship together.

معنی فارسی کلمه firstship

: معنی firstship به فارسی

سفر دریایی یا فضایی اول که یک گروه یا فرد انجام می‌دهد.