معنی فارسی fittable

B1

قابلیت جا خوردن، به ویژگی‌ای اشاره دارد که یک شیء یا قطعه می‌تواند در مکان یا محیطی مناسب قرار گیرد.

Capable of being fitted into a particular space or context.

example
معنی(example):

این تکه پازل قابلیت جا خوردن در تخته را دارد.

مثال:

This puzzle piece is fittable into the board.

معنی(example):

نرم‌افزار جدید برای دستگاه‌های مختلف قابلیت جا خوردن دارد.

مثال:

The new software is fittable for various devices.

معنی فارسی کلمه fittable

: معنی fittable به فارسی

قابلیت جا خوردن، به ویژگی‌ای اشاره دارد که یک شیء یا قطعه می‌تواند در مکان یا محیطی مناسب قرار گیرد.