معنی فارسی fittit

B1

فیتت، واژه‌ای که به معنای قرار دادن یا جا دادن چیزی در روند یا برنامه‌ای است.

To fit something into a plan or schedule.

example
معنی(example):

او گفت که این فصل برای تیم فیتت خواهد کرد.

مثال:

He said he would fittit for the team this season.

معنی(example):

او برنامه‌ریزی می‌کند که فیتت را در برنامه شلوغش جا بدهد.

مثال:

She plans to fittit into her busy schedule.

معنی فارسی کلمه fittit

: معنی fittit به فارسی

فیتت، واژه‌ای که به معنای قرار دادن یا جا دادن چیزی در روند یا برنامه‌ای است.