معنی فارسی fixive

B1

فیکسیو، ماده‌ای که برای محافظت از آثار هنری یا اطلاعات در برابر خراب شدن یا محو شدن به کار می‌رود.

A substance used to protect artwork from smudging or fading.

example
معنی(example):

هنرمند برای حفظ نقاشی‌های زغالی خود از یک فیکسیو استفاده کرد.

مثال:

The artist used a fixive to preserve her charcoal drawings.

معنی(example):

استفاده از فیکسیو می‌تواند از لکه‌دار شدن آثار هنری ظریف جلوگیری کند.

مثال:

Applying a fixive can protect delicate artwork from smudging.

معنی فارسی کلمه fixive

: معنی fixive به فارسی

فیکسیو، ماده‌ای که برای محافظت از آثار هنری یا اطلاعات در برابر خراب شدن یا محو شدن به کار می‌رود.