معنی فارسی fixities

B1

ثبات‌ها، جنبه‌های ثابت و تغییرناپذیر یک موضوع یا ماده در علوم مختلف.

The state of being fixed; the condition of being unchanging or stable.

example
معنی(example):

ثبات‌های ماده، دوام آن را تضمین کرد.

مثال:

The fixities of the material ensured its durability.

معنی(example):

درک ثبات‌ها در فیزیک به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا مفاهیم را درک کنند.

مثال:

Understanding the fixities in physics helps students grasp concepts.

معنی فارسی کلمه fixities

: معنی fixities به فارسی

ثبات‌ها، جنبه‌های ثابت و تغییرناپذیر یک موضوع یا ماده در علوم مختلف.