معنی فارسی flusker
B1چیزی که به سرعت حرکت میکند و قابل توجه است.
An object or being that moves quickly and catches attention.
- NOUN
example
معنی(example):
فلوسکر با صدای وزوز از کنار گذشت و توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The flusker whizzed by, catching everyone's attention.
معنی(example):
هر فلوسکر در مسابقه یک طرح رنگی منحصر به فرد داشت.
مثال:
Every flusker in the race had a unique color scheme.
معنی فارسی کلمه flusker
:چیزی که به سرعت حرکت میکند و قابل توجه است.