معنی فارسی forcipate
B1به معنای داشتن ویژگیهای زوائد یا اعضای خاص به شکل قیچی یا پنس.
Having or resembling features that are like those of forceps.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند خاطرنشان کرد که این گونه ویژگیهای فورسیپاته را نشان میدهد.
مثال:
The scientist noted that the species exhibited forcipate features.
معنی(example):
ویژگیهای فورسیپاته در شناسایی زندگی دریایی مفید هستند.
مثال:
Forcipate characteristics are useful in identifying marine life.
معنی فارسی کلمه forcipate
:
به معنای داشتن ویژگیهای زوائد یا اعضای خاص به شکل قیچی یا پنس.