معنی فارسی forebye
B1برای اشاره به خداحافظی یا ترک کردن مکانی.
An expression of parting or farewell.
- OTHER
example
معنی(example):
او از کنار نرده خداحافظی کرد.
مثال:
He waved goodbye forebye the fence.
معنی(example):
کودکان قبل از ترک محل خداحافظی کردند.
مثال:
The children said their forebye before leaving.
معنی فارسی کلمه forebye
:
برای اشاره به خداحافظی یا ترک کردن مکانی.