معنی فارسی foredeep
B1عمیقکردن چیزی به ویژه در زمینههای کشاورزی یا استخراج.
To make something deeper in advance.
- VERB
example
معنی(example):
باغبان برنامهریزی کرد که خاک را به عمق بیشتری بچرخاند تا رشد بهتری برای گیاهان داشته باشد.
مثال:
The gardener planned to foredeep the soil for better plant growth.
معنی(example):
برای عمیقکردن چاه به تجهیزات تخصصی نیاز دارید.
مثال:
To foredeep a well will require specialized equipment.
معنی فارسی کلمه foredeep
:عمیقکردن چیزی به ویژه در زمینههای کشاورزی یا استخراج.