معنی فارسی foredefeated

B1

احساس شکست قبل از وقوع یا تحقق واقعی.

To feel defeated in advance; to have a sense of impending failure.

example
معنی(example):

او قبل از شروع رقابت احساس شکست می‌کرد.

مثال:

He felt foredefeated before the competition even began.

معنی(example):

آنها به دلیل انتظارات بالایی که مربی‌شان تعیین کرده بود، احساس شکست می‌کردند.

مثال:

They were foredefeated by the high expectations set by their coach.

معنی فارسی کلمه foredefeated

:

احساس شکست قبل از وقوع یا تحقق واقعی.