معنی فارسی foregleam

B1

پیش‌تاب، نوری یا احساسی که قبل از وقوع یک چیز بهتر نمایان می‌شود.

A hint or sign of something positive that is about to happen.

example
معنی(example):

پیش‌تاب طلوع آفتاب زیبا بود.

مثال:

The foregleam of sunrise was beautiful.

معنی(example):

او پیش‌تاب امید را در چشمان او دید.

مثال:

She saw the foregleam of hope in his eyes.

معنی فارسی کلمه foregleam

:

پیش‌تاب، نوری یا احساسی که قبل از وقوع یک چیز بهتر نمایان می‌شود.