معنی فارسی foregoer

B1

پیشگام، کسی که قبل از دیگران به یک رویداد می‌رود و الگو می‌شود.

A person who does something before others, leading by example.

example
معنی(example):

او به عنوان پیشگام جشن، زود رسید.

مثال:

A foregoer to the celebration, he arrived early.

معنی(example):

پیشگامان معمولاً فضای مناسبت را تنظیم می‌کنند.

مثال:

The foregoers often set the tone for the event.

معنی فارسی کلمه foregoer

:

پیشگام، کسی که قبل از دیگران به یک رویداد می‌رود و الگو می‌شود.