معنی فارسی foreorder
B1سفارش دادن به صورت پیشین یا از قبل.
To place an order for something in advance.
- VERB
example
معنی(example):
باید لوازم را از پیش سفارش دهیم تا مطمئن شویم که به موقع میرسند.
مثال:
We must foreorder the supplies to ensure they arrive on time.
معنی(example):
سفارش پیشین غذای شما میتواند در زمان شما در رستوران صرفهجویی کند.
مثال:
To foreorder your meal can save you time at the restaurant.
معنی فارسی کلمه foreorder
:سفارش دادن به صورت پیشین یا از قبل.