معنی فارسی forewarmer
B1پیشگرما، چیزی که خبر از تغییر یا واقعهای آینده میدهد.
Something that precedes and prepares for a change or event.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشگرما ما را برای آنچه در ادامه میآید آماده میکند.
مثال:
The forewarmer prepares us for what is coming next.
معنی(example):
یک پیشگرما میتواند نشانهای از تغییرات آب و هوایی باشد.
مثال:
A forewarmer can be a sign of changing weather.
معنی فارسی کلمه forewarmer
:
پیشگرما، چیزی که خبر از تغییر یا واقعهای آینده میدهد.