معنی فارسی forlornity
B1احساس تنهایی و ناکامی و فراق شدید.
The state of being forlorn; a feeling of profound loneliness and despair.
- NOUN
example
معنی(example):
تنهایی در صدای او غم عمیقش را نشان داد.
مثال:
The forlornity in her voice revealed her deep sorrow.
معنی(example):
او درباره تنهایی فرصتهای از دست رفته صحبت کرد.
مثال:
He spoke of the forlornity of lost opportunities.
معنی فارسی کلمه forlornity
:احساس تنهایی و ناکامی و فراق شدید.