معنی فارسی fosset
B1فوسه، نشاندهنده یک ناحیه عمیق یا گودال کوچک در زمین است.
A small pit or depression in the ground.
- NOUN
example
معنی(example):
فوسه، عمق کوچکی در زمین است.
مثال:
A fosset is a small depth in the ground.
معنی(example):
باغ دارای فوسهای بود که آب در آن جمع میشد.
مثال:
The garden had a fosset where water collected.
معنی فارسی کلمه fosset
:
فوسه، نشاندهنده یک ناحیه عمیق یا گودال کوچک در زمین است.