معنی فارسی fractionally
B1به شکل جزئی، به مالکیت یا سرمایهگذاری در یک جزء کوچک اشاره دارد.
In a partial manner; referring to ownership or investment in smaller portions.
- ADVERB
example
معنی(example):
این شرکت به طور جزئی چندین ملک در سراسر شهر را مالک است.
مثال:
The company fractionally owns several properties across the city.
معنی(example):
شما میتوانید به طور جزئی در املاک و مستغلات از طریق پلتفرمهای تازه توسعه یافته سرمایهگذاری کنید.
مثال:
You can invest fractionally in real estate through newly developed platforms.
معنی فارسی کلمه fractionally
:به شکل جزئی، به مالکیت یا سرمایهگذاری در یک جزء کوچک اشاره دارد.