معنی فارسی fractionalism

C1

فرکشنالیسم، مکتبی هنری که بر استفاده از قسمت‌های جداگانه به جای تمامیت تأکید دارد.

An artistic movement that emphasizes the use of separate parts rather than a cohesive whole.

example
معنی(example):

فرکشنالیسم در هنر به استفاده از قسمت‌هایی از یک کل برای انتقال پیام اشاره دارد.

مثال:

Fractionalism in art refers to using parts of a whole to convey a message.

معنی(example):

مفهوم فرکشنالیسم را می‌توان در نقاشی‌های انتزاعی مدرن مشاهده کرد.

مثال:

The concept of fractionalism can be seen in modern abstract paintings.

معنی فارسی کلمه fractionalism

:

فرکشنالیسم، مکتبی هنری که بر استفاده از قسمت‌های جداگانه به جای تمامیت تأکید دارد.