معنی فارسی fractionize
B1تقسیمبندی کردن، عمل تقسیم یک ماده به اجزای کوچکتر.
To separate into fractions.
- VERB
example
معنی(example):
شما میتوانید دادهها را برای تجزیه و تحلیل دقیق تقسیمبندی کنید.
مثال:
You can fractionize the data for detailed analysis.
معنی(example):
برای تقسیمبندی محلول، از تکنیک مناسب استفاده کنید.
مثال:
To fractionize the solution, use the appropriate technique.
معنی فارسی کلمه fractionize
:تقسیمبندی کردن، عمل تقسیم یک ماده به اجزای کوچکتر.