معنی فارسی fractionizing
B1در حال تقسیمبندی، اشاره به فرآیند تقسیم مواد به اجزای کوچکتر
The ongoing process of separating into fractions.
- VERB
example
معنی(example):
تقسیمبندی روغن به مواد خالصتری منجر شد.
مثال:
Fractionizing the oil resulted in purer substances.
معنی(example):
آنها در حال تمرکز بر تقسیمبندی در طول فرآیند تصفیه هستند.
مثال:
They are focusing on fractionizing during the refining process.
معنی فارسی کلمه fractionizing
:در حال تقسیمبندی، اشاره به فرآیند تقسیم مواد به اجزای کوچکتر