معنی فارسی francises

B1

شامل چندین عبارت یا محصولات که به منظور انطباق با یک بازار خاص فرانسازی شده‌اند.

Referring to various items or products that are adapted for a specific market through francization.

example
معنی(example):

او در حال حاضر چندین محصول را برای برآورده کردن نیازهای محلی فرانسازی می‌کند.

مثال:

She currently francises several products to meet local demands.

معنی(example):

شرکت فرانچیز به عنوان فرانچایزر جدید، پشتیبانی ارائه می‌دهد.

مثال:

The franchise company offers support as it francises new items.

معنی فارسی کلمه francises

: معنی francises به فارسی

شامل چندین عبارت یا محصولات که به منظور انطباق با یک بازار خاص فرانسازی شده‌اند.